توصیف
عنوان فوق نام کتابی است که به قلم محمد باقر پورامینی نگاشته شده و چاپ پنجم آن در سال ۱۳۸۵ (سال پیامبر اعظم)، در ۲۱۵ صفحه، توسط انتشارات اندیشه جوان منتشر شد.
این کتاب در چهاربخش تنظیم شده است.
نگارنده در مقدمه آورده است: پیامبر در وحشتکده حجاز، بهشت عشق به وجود آورد و دل ها را با خورشید اسلام پیوند داد و روشنایی و صفا و محبت را در قلب ها برافروخت و آن ریگزار تفتیده و سوزان را بهارستان فضیلت و دانش و خوبی ساخت. او «بهار» بود و قلب بهاری اش ماوا و مأمن جوانان رهیده از ویران سرای کژی که روح سرگشته خویش را در آستانش ساییده بودند و روشنایی دل و شیوه اوج را از سیما و سیرت و کلام او جست وجو می کردند، زیرا سبزی بهار عمر خود را در آینه بهار حسن رسول می دیدند. پیوند پیامبر و جوانان حکایت ماندگار و منشور جاودانگی است که فرایند این ارتباط، روح توانا شدن را در کالبد انس دمیده، آنان را در مسیر «خوب تر»، «زیباتر» و «محبوب تر» شدن قرار می دهد.
در بخش یکم کتاب با عنوان «داستان بهار» به دوران جوانی حضرت رسول (ص) پرداخته است که صداقت و پاکی اش زبانزد بود و همگان او را با نام «محمد امین» می شناختند... هر کس او را برای نخستین بار می دید، تحت تأثیر جذبه، هیبت و شکوه او قرار می گرفت.
نگارنده معتقد است دوران جوانی محمد (ص) چنانکه بایسته اوست، شناخته نیست و آنچه که مورخان در این زمینه آورده اند، اندک و نارساست؛ با وجود این، زوایای زیبایی از نشاط در تلاش و فعالیت و جدیت در یاوری و مساعدت از او به یادگار مانده است.
مؤلف کوشیده است تا در بخش نخستین کتاب، گوشه هایی از دوران جوانی پیامبر(ص) را بیان کند.
در این بخش از کتاب به این مطلب نیز اشاره شده است که رو آوردن «جوانان» به آیین محمد (ص) دو چندان بود و آنان با الهام از فطرت پاک خود، پیشاهنگ پیروان اسلام گرویدند و با شور و نشاط، گرد پیامبر جمع شدند و با حضور سبز و چشمگیر خود، قلب پیام آور وحی را شادمان ساختند؛ حضوری که در کلام حضرت چنین وصف شده است: «خداوند مرا به پیامبری برانگیخت. پس جوانان به من گرویدند و یاری ام کردند و بزرگسالان به مخالفت برخاستند.» در این بخش زندگی برخی یاران جوان پیامبر، نظیر علی بن ابی طالب(ع)، جعفربن ابی طالب و جابربن عبدالله انصاری، اشاره شده است.
بخش دوم کتاب با عنوان «جاودان بهار» به فرصت ناپایدار محدود جوانی اشاره می کند و این که پیامبر اکرم(ص) بر «غنیمت شمردن دوران جوانی» بسیار تأکید داشتند. نگارنده در این بخش به این مطلب اشاره می کند که اگر از آدمی امید گرفته شود، بدبخت ترین موجود زمین خواهد شد... و دنیای او را غم انگیز، سرد و بی روح می کند.
در این بخش به این حدیث نبوی اشاره شده است که: «امید و آرزو رحمتی است برای پیروان من. اگرامید نمی بود، هیچ مادری فرزند خود را شیر نمی داد و باغبانی درختی را نمی نشاند.» همچنین در این بخش آمده است: جوان هر اندازه که در بندگی و طاعت خدا استوار و پایدار باشد و دوستی با پروردگار را شیرازه این پیوند قرار دهد، خداوند نیز او را در دایره محبوبان خویش قرار خواهد داد، وعده ای که پیامبر راستین بدان مژده داده است:
«خداوند جوانی که جوانی اش را در راه اطاعت و بزرگی خداوند صرف نماید، دوست می دارد.»
مؤلف درباره حفظ حریم جوانی می گوید: «سلامت دوران جوانی از آفات و بلاها یک اصل حیاتی است و گناه بزرگ ترین و مهلک ترین آفت و بلا می باشد. هنوز بانگ پیامبر اکرم(ص) در برحذر داشتن جوانان از گناه به گوش می رسد و فضای زندگی از کلام امیدبخش او عطرآگین است که از جانب پروردگار می فرمود:
«ای جوانی که شهوت های خود را در راه من ترک گفته ای- آن شهوت هایی که جوانی را به ابتذال می کشاند- بدان تو در در پیشگاه من همانند بعضی از فرشتگانم می باشی.»
بخش سوم کتاب، «بوستان بهار» نام دارد. در این بخش «دوستی» رابطه ای صمیمانه، خصوصی و پرهیجان توصیف شده است که در آن همدلی و مشارکت نمایان بوده، جوان را از انزوا و تنهایی می رهاند... پیامبر می فرماید: «شخص به آیین دوست خود است. پس باید هر کدام از شما بنگرد که با چه کسی دوستی می کند.»
در این بخش به شوخ طبعی پیامبر (ص) نیز اشاره شده است که حضرت برخی یاران را از پشت سر بغل می گرفت و دو دستش را بر چشمان آنان می گذارد تا آنان را بیازماید که آیا می توانند با چشم بسته، طرف مقابل را تشخیص دهند. اما رسول خدا (ص) افراط در شوخی را مذموم شمرده و می فرماید: «از شوخی بپرهیز که مایه ریختن آبروست.»
در این بخش از کتاب به ارزش ازدواج و زشتی تجرد و معیارهای همسرگزینی هم اشاره شده است.
بخش پایانی کتاب با عنوان «بیان بهار» به توصیه ها و رهنمودهای پیامبر به علی (ع)، ابن مسعود و ابن عباس پرداخته است؛ برخی از آن توصیه ها عبارتند از:
- ای علی! اگر آزردگی و خستگی بر کسی چیره شود، رنگ آسایش به خود نخواهد دید.
- ای علی! خداوند دعای دل عارفان غافل را نمی پذیرد.
- ای علی! کسی که صلوات فرستادن بر من را فراموش کند، راه بهشت را گم کرده است.
- ای ابن مسعود! زبانت را حفظ کن؛ چرا که خداوند متعال می فرماید:
«آن روز بر زبان هایشان مهر می زنیم و دستانشان با ما سخن می گویند و پاهای شان به آنچه عمل می کردند گواهی می دهند.»
پند پیامبر به ابن عباس: از گناه کردن بپرهیز، زیرا خشم خداوند با ارتکاب گناه نازل می گردد.
مطالعه این کتاب به همه جوانان و همه علاقه مندان به آشنایی با سیره نبوی توصیه می شود.
بازنگری ها
این محصول هنوز بازنگری نشده.